مردی از انجام هیچ گناهی ابا نداشت و دیگر شهره ی شهر شده بود . بالاخره یک روز با دیدن حضرت حسین بن علی(ع) دلش لرزید و سر به زیر نزد حضرت(ع) رفت. مرد در حالی که گونه هایش از خجالت گل انداخته بود، من من کنان گفت: آقا جان! من هر چه می کنم نمی توانم گناه و معصیت را کنار بگذارم و انگار عادت کرده ام، شما مرا راهنمایی کنید.
امام حسین(ع) تاملی کردند و فرمودند: هر وقت خواستی گناه کنی، پنج کار را انجام بده و بعد به سراغ گناه برو :
اول آنكه از روزيِ خدا مخور و هر گناهي خواستی بكن.
دوم آنكه از تحت ولايت خدا خارج شو و هر گناهي خواستی بكن.
سوم آنكه براي گناه جایي را پیدا کن كه خدا در آنجا تو را نبيند و هر گناهي خواستی بكن.
چهارم آنكه چون مَلك الموت براي گرفتن جان تو آمد، او را از خود دور گردان و هر گناهي خواستی بكن.
و پنجم آنكه چون فرشته ی نگهبان دوزخ خواست تو را در آتش بيندازد، تو در آتش داخل مشو و هر گناهي خواستی بكن.
منبع: لمعات الحسین(ع)، علامه آية الله حاج سيد محمد حسين حسيني طهراني؛ با تصرف و تلخیص.